سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پرسش وپاسخ

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نگاه به موی سرزنان کافر

 

پرسش:اگرنگاه به موی سر زنان نامحرم حرام است چرامسوولین کشورحتی رهبرمعظم انقلاب بازنان خارجی دریک جلسه مقابل هم نشسته سخن می گویندوحتی به راحتی به صورت آنان نگاه می کنند؟

 


پاسخ:خداوندمتعال درآیه 31سوره نورمی فرماید (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)به زنان مومن بگوچشمان خودرا ازگناه فروبندند وفروج خودراحفظ کنند وزینت خودراآشکارنکنندمگرآنچه که آشکاراست  درتفسیر (زینت را آشکارنکنند مگرآنچه که آشکاراست)فرموده اندهرقوم ومکتب ومذهبی به حسب دین ومذهب خودپوشش دارند وبه حسب مذهب خود قسمتی ازبدن خودراآشکارمی کنند واسلام عزیزبرای اینکه برای مسلمانان عسروحرجی پیش نیاید اجازه داده درمعاشرت بااقوام ومذاهب مختلف برطبق مذهب وتفکرات خودشان عمل نمایندتاجاییکه فقها فرموده اند زنان عشائرکه قسمتی ازموی سرخودرابیرون می گذارندو از روزگاران گذشته بینشان مرسوم بوده وبا نهی ازمنکر تغییر رویه نمی دهند نیزمشمول این آیه شریفه بوده نگاه به موی سرشان اشکال ندارد

پرسش : آیا نگاه کردن به مو و بدن زنان بی بندو بار اشکال دارد؟

پاسخ: نگاه کردن به بدن زنهای بی باک که اگر کسی آنان را امر به حجاب نماید اعتنا نمیکند اشکال ندارد مشروط به آنکه بدون شهوت و ترس وقوع در حرام باشد و در این حکم فرقی میان زنهای کفارو دیگر زنها نیست و همچنین فرقی نیست میان دست و صورت و دیگر جاهای بدن که معمولا آنها نمیپوشانند(1)

 

(1)سایت آیت الله سیستانی. پرسش وپاسخ.

 


عوامل مستجاب نشدن دعا

پرسش:چراباوجوداینکه خداوندفرموده (ادعونی استجب لکم)گاهی دعاهایمان مستجاب نمی شود؟

پاسخ:عوامل مستجاب نشدن دعا عبارتنداز1-خالصانه ازخدانخواسته ایم بلکه چشم امیدمان به دیگران است2-آنچه ازخداخواسته ایم درواقع خیرنبوده بلکه برایمان شربوده (مانند اینکه کودکی ازمادرش درخواست چاقوکندومادرمی داندچاقوبرایش  خیرنیست لذا درخواستش ردمی شود3-دعایمان خیربوده امافعلا به مصلحت مان نیست (مانند غذایی که ذاتا مفیداست امابرای فرزندبیمار مضراست که مادرازدادن آن غذابه فرزنداستنکاف می کند)4-خوردن غذای حرام باعث مستجاب نشدن دعامی شودچون ظرف دل آلوده است ودعای درون آن دل نیزآلوده می شود (مانندبشقاب کثیفی که بهترین غذای درون آن قابل استفاده نیست)5ترک امربه معروف ونهی ازمنکر نیزباعث مستجاب نشدن دعااست -6-گناه ومعصیت نیزسبب مستجاب نشدن دعامی شود7-دعای مابه نفع ماوبه ضررجامعه است مانندکسیکه درهنگام بنایی دعامی کندباران نیاید اماتمام انسانها وموجودات دعا می کنندباران ببارد


چرا بایدخمس بپردازیم؟

پرسش؟چرابایدکسی که بازحمت شبانه روزی خود سرمایه ای راگردآورده خمسش رابدهد؟آیااین یک نوع ظلم نیست؟


پاسخ:اولا: خداوندمتعال رزق رابین بندگان تقسیم میکندواگراراده اونباشد احدی نمی تواند حتی لقمه ای به دست آوردبه قول شاعر(اگرتیغ عالم بجنبدزجای     نبرد رگی تانخواهدخدای) پس نمی توانیم ادعاکنیم خودمان بدون اراده خداوند روزی خودراکسب کرده ایم

ثانیا:عقل.دست. پا.سلامت فکر.زمینه مساعدکاری و.....راخدای متعال به عده ای داده ومیتوانددرچشم به هم زدنی ازآنها بگیرد پس حال که دستورداده درقبال این نعمات خمس زکات وصدقه رابه فقراء بپردازیم بایداطاعت امرکنیم

ثالثا:کسی که خمس می پردازدنبایدفکرکندچیزی ازسرمایه اش کم شده چراکه باپرداخت این سرمایه سرمایه بزرگتری بدست آورده وآن عبارت از1-کسب رضایت الهی2برطرف شدن فقرازجامعه که فقرباعث ضرروزیان خودش می شود(آیا اگردرمحیطی زندگی می کنید که خانه مجلل وباشکوهی داریدفرزندانی تمیز ومرتب بالباسهایی فاخروزیباودرهمسایگی شما افرادی فقیرباخانه های گلی فرزندان ژولیده بالباسهایی مندرس وجودداشته باشندبرزیبایی خانه وفرهنگ وآرامش شماتاثیرنمی گذارد؟مسلما باپرداخت خمس تعادل درجامعه ایجادشده همه لذت خواهند بردکه لذت شمامضاعف خواهدبود. گاه مشاهده شده  پدرومادری که فرزندشان رابه صورت صحیح تربیت کرده اندازوضعیت بدمدارس ومهدکودکها ازلحاظ تربیتی رنج می برند آیا اینان حاضرنیستندبه خاطرفرزندشان وضع فرهنگی مدرسه راارتقاءدهند؟اگرفقرباعث بیماری گردد ونتوانندخودرادرمان کنندبیماری به شماوفرزندانتان سرایت نمی کند؟مسلما باپرداخت خمس وزکات وصدقات تمام این مشکلات که به نوعی مشکل خودماست برطرف می شود


اثبات ولایت فقیه2

پرسش:اگرولایت فقیه امری مسلم وقطعی است چرا درروایات به صراحت نیامده است؟


پاسخ:اولا امامان معصوم آنچه که دراعصارشان بیشترموردابتلاءبوده زیادتربه آن می پرداختند ودرآن شرائط که خودایشان مقتول یامسموم می شدندجایی برای بحث مفصل درباره ولایت فقیه باقی نمی مانده مضافا به اینکه ایشان گاه اتفاق می افتاده که به خاطرحفظ جان خودوشیعیان تقیه نموده وامامت خودرانیزانکارومخفی می کردند مسلما پرداختن به بحث ولایت فقیه درآن شرائط آن هم بااین گستردگی کارصحیحی نبوده درشرائطی که اصل امامت برای عده ی کثیری به صورت حل نشده باقی مانده بحث ولایت فقیه که فرع برامامت است جایگاهی ندارد به قول ضرب المثل ایرانی (اول اثبات برادری سپس ادعای ارث پدری)

ثانیه آنچه نیازجامعه رابرطرف کنددرزبان ائمه جاری گردیده وتبیین شده نظیرروایت نبی مکرم اسلام که فرمودند(اللهم ارحم خلفایی؛قیل ومن خلفائک.قال الذین یاتون من بعدی یروون حدیثی وسنتی) (1)خدایارحمت کن خلفای من راسوال شدخلفای شماکیانند؟فرمودندکسانی که بعدازمن می آیندواحادیث وسنت من راترویج می کنند.همه میدانیم خلیفه به کسی می گویندکه تمام شوون واختیارات پیامبررادارابوده پس فقیه جانشین وخلیفه پیامبربوده همه اختیارات اورادارامی باشد

 

(1)وسائل الشیعه، ج 18، أبواب صفات قاضی .باب 8 ، ح 50.

اثبات ولایت فقیه1

پرسش:چه دلیل شرعی وعقلی وجودداردکه بتوان به واسطه آن ولایت فقیه رااثبات کرد؟


پاسخ:دلیل شرعی.توقیع شریفی که ازامام زمان علیه السلام به دست مان رسیده وقتی سائل ازامام سوال می کند درزمان غیبت به چه کسی مراجعه کنیم فرمودند (أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ)(1)درحوادث ورویدادها به راویان حدیث مراجعه کنید چراکه آنان حجت من برشماهستندومن نیزحجت خداهستم درتوضیح این روایت تذکراین نکته لازم است که اولا حوادث که درروایت به آن اشاره شده همان اتفاقات سیاسی واجتماعی است نه مسائل شرعی چراکه بعیدبه نظرمی رسد شخصی به علت عظمت مقام توفیق تشرف به محضرامام زمان داشته باشدامانداندکه درامورشرعی به چه کسانی مراجعه کند آن هم بعدازگذشتن قریب به سیصدسال از زمان پیامبر پس وقتی ازامام درخواست میکندکه مشخص نمایددرزمان غیبت به چه کسی مراجعه کند وامام هم می فرمایددرحوادث به راویان حدیث مراجعه کنید باقرائن مختلف مشخص می شود منظورسائل وامام علیه السلام هردواموراجتماعی  است نه مسائل شرعی  چراکه مردم درمسائل شرعی اززمان امام صادق علیه السلام  وحتی ائمه قبل ازامام صادق به علماءنیزمراجعه می کردند وجایی برای سوال وجواب باقی نمی ماند ثانیا منظورامام از(راوی حدیث)  فقیه است نه صرف راوی حدیث بودن چراکه این فقیه است که بافرورفتن دردریای بی کران روایات می تواند تشخیص دهدکه اگراین مسئله سیاسی برای امام معصوم پیش می آمدایشان چه موضعی می گرفتند

دلیل عقلی:مقدمه اول:همه میدانیم جامعه نیازبه حاکم داردوبدون حاکم نمی توانداموراجتماعی راگذراند   مقدمه دوم: همه می دانیم که حاکم جامعه بایدازلحاظ سیاسی عقل تدبیر شجاعت علم عدالت تقوا و......ازهمه مردم افضل باشد        مقدمه سوم:فقیه نیزبایدتمام شرائط فوق راداراباشدودرصورت نداشتن این شرائط نمی تواند مرجعیت مردم رابه عهده بگیرد     نتیجه هیچ کس نمی تواند بهترازفقیه حاکم جامعه باشد ودلیل این مطلب این است که فقیه هرگاه شرائط فوق راازدست بدهد دلیل دینی اورااز مرجعیت ساقط میکند وبه طریق اولی ازحاکمیت نیزساقط می شود امااگرحاکم غیرفقیهی وجودداشته باشد هیچگاه ازحکومتش دست نمی کشد وخودراملزم به شرع هم نمی داندتابتوان ازطریق شرع اوراکنار زد.

 


(1)حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 27، ص 140


سود وام بانکی

پرسش:فرق سود وام بانکی وربای بین مردم درچیست ؟چراسودبانکی حلال وربای بین مردم حرام است؟

 

پاسخ: شما اشخاص مقابل راتصورکنید             حسن رئیس بانک            علی شخصی که کاردان است ولی پول ندارد                   فاطمه شحصی که پول داردولی کاردان نیست

فاطمه برای اینکه بتواندامورات زندگی خودوخانواده اش رابگذراند مجبوراست پولش رابه شخصی بدهدتاآن شخص باپول کارکرده وبه اونیزسودی بده اما شخص قابل اعتمادی راسراغ ندارد

علی نیزبرای اینکه بتواندامورات زندگی خودوخانواده رابگذراند نیازبه پول داردولی علی رغم اینکه کاردان است پول ندارد

اسلام به فاطمه اجازه داده پولش رابه علی بدهد تا باکارکردن باآن پول هم خودش وهم فاطمه وهم خانواده این دو به نان ونوایی برسندعلاوه براین اصل سرمایه فاطمه هم محفوظ بماند ولی از آنجاییکه فاطمه اهل مشهدو علی اهل اصفهان است واین دواصلا هم دیگررانمی شناسند جایی به نام بانک که ریاست آن با حسن است تاسیس گردیده تاپول فاطمه رابه علی برساندوبرای واسطه گری خودش نیز مبلغی رابگیردکه این کارنیزمورد تاییداسلام است

مثال کابردی:فاطمه صاحب 100میلیون سرمایه است که  آن را به بانک می سپرد       علی برای راه اندازی مرغداری نیازبه 100میلیون پول دارد   حسن(رئیس بانک)وکیل فاطمه می شودتاپول اورابه علی برساند

علی موظف می شود درمقابل 100میلیون110میلیون بازپس دهد      بانک بعدازکسرهزینه ها وزحمت خودمابقی رابه فاطمه میدهد ملاحظه می نمایید بااین دستوراسلام هم فاطمه هم علی وهم حسن به سودمتناسب بازحمت خوددست پیدانمودندالبته بانک موظف است سودرا به صورت (علی الحساب) بپردازدتابعدازاتمام کارسودحقیقی طرفین مشخص گردد

امادرربا شخصی به نام Xبه شخصی به نامZمبلغ100 میلیون داده وکاری نداردکه آقایZسودی برده یانه درهردوصورت برای 100میلیون110میلیون پس می گیرد وعلت حرمت هم همین مطلب است آقای Xروزبه روز پولدارتر وآقای Zروزبه روز فقیرترمی شوددرنتیجه توازن وتعادل جامعه به هم ریخته فقرمادی منجربه فقردینی .فرهنگی واجتماعی شده دامن افرادمتمول راهم می گیرد


روزه ودرک فقراء

پرسش:آیافلسفه روزه درک فقراءاست؟


پاسخ:نمی توان ادعاکردفلسفه حقیقی روزه تنهادرک فقراءاست چون اگراینگونه بودراه فرار از روزه برای عده زیادی فراهم می شد وآنها به علت تمکن مالی ورسیدگی به فقراء از روزه گرفتن سر باز می زدند درحالیکه خداوندمی فرماید (یاایها الذین آمنواکتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم )(1)ای مومنین روزه برشماواجب شدهمانگونه که برامتهای پیشین واجب بود

(1)سوره بقره آیه 183

 


اخلاق پیامبر

پرسش:چه عاملی سبب موفقیت تبلیغی پیامبراسلام گردید تاجاییکه درمدت23سال مردم مکه ومدینه وشهرهای اطراف راباوجودبت پرستی وخرافه گرایی بااسلام آشناکردند؟


پاسخ:خداوندمتعال درقرآن می فرماید (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ)(1)پس به برکت رحمتى از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدى، و اگر بد خلق و سختدل بودى حتما از دورت پراکنده مى‏شدند. پس، از آنها درگذر و برایشان آمرزش طلب و در کارها با آنان مشورت نما، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، که بى‏تردید خداوند توکل کنندگان را دوست دارد پس رمزموفقیت پیامبرگرامی اسلام یک کلمه بیشترنبوده(اخلاق نیکو)لذاایشان فرمودند(انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق)من مبعوث شدم تامکارم اخلاق راتمام کنم

(1)سوره آل عمران آیه159

 


 


دین پیامبرقبل ازبعثت

پرسش:پیامبرعظیم الشان اسلام قبل ازبعثت چه دینی داشته اند؟

 

 

پاسخ:عده ای قائلندایشان یهودی وعده ای براین باورندکه ایشان مسیحی بوده اند درحالیکه درآیه ای ازقرآن می خوانیم (ثم اوحینا الیک ان اتبع ملة ابراهیم حنیفا)(1)سپس مابه تووحی کردیم که ازآیین ابراهیم که دین حنیف بوده تبعیت کن وهمه می دانیم که ابراهیم یهودی یامسیحی نبوده بلکه دینشان  حنیف بوده خداوندمتعال درقرآن مجید میفرماید(ما کان ابراهیم یهودیا ولا نصرانیا ولکن کان حنیفا مسلما)(2)ابراهیم یهودی یانصرانی نبوده بلکه حنیف(حقیقت گرا) ومسلمان بوده واساسا تبعیت پیامبردربرهه ای اززمان ازدین پیامبرانی که ازلحاظ مقام پائینترازایشان بوده اند مجازنیست دلیل برتری پیامبراسلام برسائرپیامبران روایت شریفه ای است که ازامام صادق علیه السلام واردشده که فرمودند(ما من نبى من ولد آدم الى محمد صلوات الله علیهم الا و هم تحت لواء محمد)(3)هیچ پیامبری ازفرزندان آدم وجودنداشت مگراینکه تحت لوای(پرچم)محمدصلوات الله علیه بودآنچه ازروایات اسلامی به دست می آید این است که دین پیامبراسلام قبل ازبعثت اسلام بوده ولا غیر.حضرت امام على بن ابیطالب علیه السلام که از کودکى در محضر پیامبر بوده و تربیت ‏یافته مکتب محمدصلی الله علیه و آله است در این باره چنین  می فرماید: (لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره)(4)از همان زمان که رسول خدا از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را با او قرین ساخت، تا شب و روز وى را به راه‌هاى مکارم و طرق اخلاق نیک جهان سوق دهند.

(1)نحل123

(2)آل عمران67

(3)شیخ عباس قمى، سفینة البحار، ج‏2، ص‏518، باب لام

(4)نهج البلاغه، خطبه قاصعه، شماره‏192


بازگشت به سوی ائمة

پرسش:خدای متعال درقرآن کریم می فرماید (ان الیناایابهم ثم ان علینا حسابهم) بازگشت شمابه سوی ما وحساب شماهم به عهده ماست درحالیکه درزیارت جامعه کبیره میخوانیم (وایاب الخلق الیکم وحسابهم علیکم)بازگشت مان به سوی شما(ائمة)وحسابمان هم با شماست واین راهم میدانیم هرگاه روایتی باقرآن درتضادبود روایت مطروحه می شودوقابل اعتناءنیست این دوسخن چگونه قابل جمع است؟

پاسخ:خداوند درآیه ای ازقرآن می فرماید «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها»؛ زمر آیه 42خدادرهنگام قبض روح انسان هاجان آنهارامی گیرد ودرآیه ای دیگرمی فرماید ملائکه جان انسان رامی گیرند «قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ» سجده آیه11؛ظاهرا این دوآیه شریفه باهم ناسازگارنداماوجه جمع این دواینگونه است که ملائکه به اذن الهی جان رامی گیرند واستفلال ندارند وتااراده الهی نباشدملائکة الله نمی توانندچنین کاری راانجام دهند بااین بیان روشن می شودکه بازگشت ومحاسبه اعمال مردم اولا وبالذات به سوی خداست امابه اذن الهی ائمة معصومین هم مرجع بازگشت خلق شده واعمال مردم رامحاسبه می کنند